کد مطلب:313655
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:181
راننده کشته شد، اما من به لطف آقا زنده ماندم
جناب آقای سید رضا سید رضائی نقل كردند:
در سال 1340 هجری شمسی شاگرد راننده ی ماشین باری بودم. از شهسوار برای
[ صفحه 488]
تهران بار پرتقال زدیم و حركت كردیم. در جاده ی كندوان پس از خارج شدن از تونل به طرف تهران بالای گچسار ماشین از جاده منحرف شده و به طرف دره سقوط كرد. پس از دو سه بار غلتیدن، عرض كردم: یا اباالفضل العباس علیه السلام، من از پانزده سالگی درب خانه ی برادر شما خدمت می كنم، به دادم برس! و دیگر چیزی نفهمیدم. این اتفاق در ساعت 10 شب رخ داد. فردا صبح ساعت 8 به هوش آمدم. دیدم آفتاب زده و من هم روی برف ها افتاده ام. مرا به بیمارستان كرج رساندند.
دكتر گفت: اثر زخم و غیره دیده نمی شود! با اینكه، راننده ی ماشین از بین رفته و به رحمت الهی پیوسته بود، بنده به لطف و محبت آقا قمر بنی هاشم علیه السلام زنده و سالم مانده بودم.